تعداد نشریات | 25 |
تعداد شمارهها | 924 |
تعداد مقالات | 7,621 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,417,089 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 8,838,451 |
بررسی و تبیین وجه تسمیه خطبه اشباح با تکیه بر نظریه یاکوبسن | ||
تحقیقات علوم قرآن و حدیث | ||
دوره 18، شماره 4 - شماره پیاپی 52، اسفند 1400، صفحه 155-186 اصل مقاله (614.29 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22051/tqh.2021.35779.3191 | ||
نویسندگان | ||
سونیا کهریزی1؛ سید مهدی مسبوق* 2؛ مرتضی قائمی3 | ||
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا | ||
2استاد تمام دانشگاه بوعلی سینا | ||
3دانشگاه بوعلی سینا، گروه زبان و ادبیات عربی | ||
چکیده | ||
رومن یاکوبسن از بنیانگذاران مکتب زبانشناسی نقشگرای پراگ معتقد است که هر ساخت زبانی دارای هدفی است که بایستی با در نظر گرفتن اهداف ارتباطی آن تبیین شود و ساختهای زبانی با توجه به محوریت هریک از شش رکن پیام شامل: گوینده، شنونده، پیام، زمینه پیام، مجرای ارتباطی و اجزای پیام، به ترتیب شش کارکرد، عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، همدلی و رمزگان دارند. خطبه اشباح متشکل از مجموعهای از جملههای ارجاعی است که با هدف تعلیمی ایراد شده است؛ در مورد وجه تسمیه این خطبه بین شارحان اختلاف نظرهایی وجود دارد. پژوهش پیشرو با هدف شناخت چرایی نامگذاری خطبه اشباح و اثر فرایند ارتباط کلامی بر این نامگذاری و با فرض این که این نامگذاری در واقع محدودیت ادراکی بشر و علم امام به این امر بوده، سامان یافته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد زبانشناختی است که در پرتو آن به بررسی ارکان پیامهای این خطبه بر اساس نظریه رومن یاکوبسن پرداخته شد تا به این ترتیب به این پرسش پاسخ داده شود که با بهرهگیری از کدام ویژگی ارتباط کلامی، امام(ع) این درک را در مخاطب از محدودیت ادراکی بشر ایجاد نموده است؟ در نهایت فرض مذکور اثبات شد و مشخص گردید که امام(ع) با استفاده از امکان صدق و کذب پیامهای ارجاعی، موفق به ایجاد درک وجدانی از محدودیت ادراکی بشر در مخاطب گردیده است. | ||
تازه های تحقیق | ||
نتایج تحقیقپس از نقد ساختاری این خطبه به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبانشناختی عناصر و اجزای تشکیل دهنده این اثر ادبی و هنری به عنوان یک اثر ادبی مطلوب و قابل قبول، فرض اینکه نامگذاری خطبه به «اشباح» درواقع اذعان مخاطبان به محدویت ادراکی خودشان بوده است به اثبات رسید. عامل ایجادگر این تجربه وجدانی نسبت به محدودیت ادراکی در مخاطبان این پیام، درواقع فقدان امکان صدق و کذب پیامهای ارجاعی ارسال شده است، چرا که صدق و کذب نیازمند وجود مصداق خارجی یا وجدانی نزد مخاطب است و مفاهیم ارائه شده در این خطبه بیشتر فراتر از ادراک حسی یا وجدانی بشر هستند. به شهادت محتوای خطبه، هر یک از ارکان ارتباط کلامی شامل گوینده، پیام و زمینه، و رمزگردانی که اداره و سازمانبندی آن به عهده گوینده است، به طرز ماهرانه و صادقانه و استواری مدیریت و ارسال شدهاند و گوینده تلاشی شایان در ارسال پیامهای خود و یاری مخاطب در درک آن داشته است، و بخش دوم پیام شامل شنونده، جهاز دریافت، و رمزگردانی به علّت محدودیت قوای ادراکی مخاطب، که شاید بتوان آن را جزئی از جهاز دریافت در نظر گرفت، با اختلال مواجه بوده و هست. اختلال دریافت در مخاطبان دیروز و امروز وجود داشته امّا دایرهی ادراکی مخاطبان دیروز این خطبه به مراتب محدودتر از دایرهی ادراکی مخاطبان امروز بوده است؛ لذا مجهولات مخاطب امروز با در نظر گرفتن آگاهی فلسفی و علمی وی، بیشتر به ساحت شناخت فرشتگان محدود میشود که بخش زیادی از این کلام قابل استناد به آیات قرآن میباشد و الباقی هم برای عارفان و سالکان حقیقی قابل صدق و کذب است. محدودیت ادراکی مخاطبان که کار را هم بر گوینده و هم بر ایشان دشوار میساخت؛ باعث شد گوینده با روشی حکیمانه و غیر مستقیم و با فعال کردن درک حضوری مخاطبان، ایشان را به محدودیت ادراکی خویش آگاه نمود و او را از مسیر خطا به مسیر ثواب هدایت نمود و موجبات حرکت مخاطب به سمت حمد پروردگار را از ابتدا تا به انتهای خطبه فراهم نمود. | ||
کلیدواژهها | ||
نهجالبلاغه؛ خطبه اشباح؛ رومن یاکوبسن؛ نقشگرایی؛ نقش ارجاعی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A study of the naming of the Ashbah sermon based on Jacobsen's theory | ||
نویسندگان [English] | ||
soniya kahrizi1؛ Seyyed Mehdi Masboogh2؛ morteza ghaemi3 | ||
1bu ali sina | ||
2bu ali sina | ||
3Bu ali sina | ||
چکیده [English] | ||
Roman Jacobsen, one of the founders of the Prague School of Role-Oriented Linguistics, believes that every linguistic construct has a purpose that must be explained in terms of its communication objectives, and that linguistic constructs are based on the centrality of each of the six pillars of the message: speaker, listener, message, message context, communication tool, and message components, which have six functions: emotional, persuasive, literary, referential, empathetic, and cryptic. The Ashbāh Sermon consists of a collection of referential sentences that have been delivered for educational purposes; Commentators disagree about the name of this sermon. This paper aims to understand the reason for naming this sermon and the effect of verbal communication process on this naming, assuming that the naming is in fact the perceptual limitation of human beings and Imam’s knowledge to this matter. The research method is descriptive-analytical with a linguistic approach, in the light of which the elements of the messages of this sermon based on Roman Jacobsen’s theory are examined in order to answer the question of “which feature of verbal communication is used by Imam (AS) to create this perception in the audience of human perceptual limitations?” Finally, it is proved that Imam (AS) by using the possibility of truth and falsity of reference messages, succeeded in creating a conscience understanding of human perceptual limitations in the audience. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Nahj al-Balaghah, Al-Ashbāh Sermon, Roman Jacobsen, Role-Oriented, Referential Role | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 758 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 245 |